معرفی کتاب

معرفی رمان دن کیشوت نوشته سروانتس

معرفی دن کیشوت نوشته سروانتس

معرفی رمان دُن کیشوت نوشته سروانتس: “دن کیشوت” یکی از قدیمی ترین رمان ها در زبان های نوین اروپای، نوشته میگل سروانتس ساآوِدرا است که در دو جلد منتشر شد. با اینکه 400 سال از انتشار این کتاب می گذرد، ولی بسیاری از مردم و استادان ادبیات این رمان را یکی از زیبا ترین آثار جهان می  دانند و خواندن آن را برای همه پیشنهاد می کنند. دن کیشوت زندگی فردی را نشان می دهد که دچار توهم است و وقت خود را با خواندن آثار ممنوعه می گذراند. در زمان روایت داستان، نوشتن و خواندن آثار مربوط به شوالیه ها ممنوع بود و شخصیت اصلی داستان، خود را جای یکی از همین شوالیه ها می بیند و دشمنان فرضی در مقابل خود می بیند و شکستشان می دهد که اغلب درخت ها و کوه ها هستند. دن کیشوت در واقع پهلوانی خیالی و بی دست و پاست که خود را شکست ناپذیر می داند. او با همراهی خدمتکارش، سانچو پانزا، به سفر های طولانی می رود و با دشمنان فرضی خود مبارزه می کند و در میان این اعمال اتفاقات بسیار عجیبی برای وی و خدمتکارش اتفاق می افتد. او هدفی جز نجات مردم از ظلم حاکمان مستبد ندارد و نگاه تخیلی او به اطرافش، باعث می شود تا از همه چیز به عنوان یک ابزار جنگی استفاده کند. در ادامه این مطلب در سایت سراج بوک به توضیحات بیشتر این کتاب می پردازیم.

 

معرفی رمان دن کیشوت نوشته سروانتس

«اگر یک رمان باشد که هر کس باید قبل از مرگ آن را بخواند، آن رمان؛ «دن کیشوت» است.» ان جمله را «بن اوکری»، شاعر نیجریه ای برنده جایزه بوکر، در حالی به زبان آورد که در بنیاد نوبل در حال خواندن نتیجه آرای نویسندگان درباره جهانی ترین نویسنده دنیای ادبیات بود. او در ادامه این جمله گفت:«دن کیشوت رمانی است که همه رمان هایی که پس از آن خلق شده اند، در دل خود دارد.»

بسیاری از افراد، مخصوصا منتقدین تحسین شده ای چون «هارولد بلوم»؛ دن کیشوت نخستین نمونه رمان مدرن است. بلوم معتقد است که منحنی این داستان در طول رمان به تغییرات شخصیت اصلی، نکته متمایز کننده دن کیشوت نسبت به سایر رمان هاست. «فوئنتس» نیز، پرداخت های ظریف و دقیق  این رمان به دیالوگ ها و دقت نویسنده به شخصیت سازی را دلیل برتری آن می داند.

به گفته پژوهشگران رمان دن کیشوت، اصل اساسی این کتاب این است که صرف نظر از حرف مردم درباره خود، شما باید به شیوه ای حقیقی، خالص و با اشتیاق زندگی کنید. جریان کتاب درباره آلونسو کیشانو پنجاه ساله است که در این سن، دیگر امید و میل به زندگی اش به پایان رسیده؛ پس شروع به خواندن کتاب می کند. او روز های خود را صرف خواندن کتاب ها درباره شوالیه ها می کند و این پس از مدتی روی وی تاثیر می گذارد. پس از مدتی او هوش و حواس خود را از دست می دهد و به یکی از قهرمانان این رمان تبدیل می شود. سروانتس در این کتاب رویکردی مدرن دارد زیرا دریافت ما از تخیل و واقعیت را به روش خاصی تغییر می دهد. ضرورت خواندن این رمان به این خاطر است که تفکرات ما درباره ارتباط تخیل و واقعیت را به چالش می کشد.

نکته بسیار جالب درباره این رمان این است که سروانتس بخش اول این رمان را در زندان نوشت. او در زندان جلد اول رمان را نوشت که در سال 1605 منتشر شد، میان جلد اول و دوم نیز ده سال فاصله بود و سروانتس جلد دوم را در سال 1615 نوشت و منتشر کرد.

یکی دیگر از نکات جالب درباره جلد دوم این بود که در زمانی که سروانتس در حال نوشتن جلد دوم دن کیشوت بود، فردی به نام اَوِلاندو، یک نسخه جعلی از ادامه ماجرا های دن کیشوت را چاپ کرد. سروانتس عصبانی می شود و در بخش 65 که در آن زمان در حال نوشتن آن بوده، خبری از نسخه جعلی به گوش دن کیشوت می رسد و به همراه سانچو، خدمتکارش سریع به سمت بارسلونا و خانه دن آلوارو ترفه یکی از شخصیت های داستان جعلی حمله می کنند و او را می ربایند.

 

معرفی میگل سروانتس ساآودرا

دن میگل سروانتس رمان نویس، شاعر، نقاش و نمایشنامه نویس نامدار اسپانیایی بود. او در سال 1547 در اسپانیا متلود شد. پدر وی از پزشک های دوره گرد بود. در سال 1551 به همراه خانواده اش به والادولید مهاجرت کرد ولی میگل در سال 56 میلادی به کوردوبا رفت. درباره تحصیلات ابتدایی سرانتس اطلاعات درستی در دسترس نیست ولی بدون شک تحصیلات وی به سطح دانشگاهی نرسیده. او در اواخر 1556 به مادرید مهاجرت کرد. سروانتس به دستور فیلیپ دوم پادشاه وقت اسپانیا برای شرکت در جنگ به ایتالیا سفر کرد. در ایتالیا به مطالعه فراوان پرداخت و به هنر ایتالیایی علاقه مند شد. سروانتس در جنگ لپانتو شرکت داشت و در جریان آن جنگ مجروح نیز شد. آسیب به اعصاب دستش باعث صدمه به دست چپش شد و دیگر نتوانست با دست چپ خود کاری بکند. او در سال 1572 به زندگی نظامی خود پایان داد و یک زندگی عادی را شروع کرد. در طول این دوران 5 اثر زیبا از خود به جای گذاشت و در نهایت در سن 68 سالگی در سال 1616، یک سال پس از انتشار قسمت دوم رمان دن کیشوت در گذشت. 5 اثر معروف او به ترتیب عبارت اند از:

 

بخش هایی از رمان دن کیشوت اثر سروانتس

ولی تو را به جان خودت بگو ببینم آیا در پهنه گیتی هرگز پهلوانی دلاورتر از من دیده‌ای؟ آیا هرگز در تواریخ خوانده‌ ای که کسی در حمله بی‌ باک ‌تر، در دفاع مصمم‌ تر، در ضربت زدن ماهرتر و در واژگون کردن دشمن چابک‌ دست‌تر از من بوده باشد؟ سانکو گفت: حقیقت این است که من هرگز تاریخ نخوانده ‌ام زیرا من نه خواندن می‌ دانم و نه نوشتن، لینک چیزی که می‌ توانم به جرات تضمین کنم این است که من تاکنون به اربابی بی ‌باک ‌تر از حضرت عالی خدمت نکرده ‌ام، و خدا کند که این بی‌باکی‌ها به قیمتی که الان عرض کردم تمام نشود.

پس از پایان این مکالمه بحث دیگری شروع شد و سوار که ویوالدو نام داشت از دن کیشوت پرسید که سبب مسافرت وی با لباس زرم، آن هم در دوره صلح کامل و در ولایتی چنین امن و امان چیست؟ دن کیشوت در جواب چنین گفت: حرفه‌ای که من پیشه کرده‌ام و عهد و میثاقی که من بسته‌ام به هیچ وجه اجازه نمی‌دهد که من به وضعی جز این به سفر بروم. فراغت و راحت و ناز و نعمت و تفرج و تفریح برای مردم زن صفت درباری مقرر شده ‌اند، لیکن خستگی‌ها و شب ‌زنده داریها و سلاح‌های زرم جز برای مردانی که جهان ایشان را به نام پهلوان سرگردان می‌شناسد، و این بنده ناقابل با آن‌که احقر ایشانم افتخار دارم که یکی از ایشانم، به وجود نیامده‌ اند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *