معرفی کتاب وقتی نیچه گریست اثر اروین یالوم: در مقاله امروز وب سایت سراج بوک، قصد داریم درباره یکی از قشنگ ترین رمان های روان شناختی برای شما عزیزان بگوییم. کتاب وقتی نیچه گریست؛ معروف ترین اثر اروین د. یالوم است که طرفداران زیادی در سراسر جهان دارد.
این کتاب درباره دیدار خیالی فردریش نیچه، فیلسوف بزرگ آلمانی و یوزف بروئر، پزشک وینی است. این رویداد در سال 1882 در شهر وین اتریش اتفاق می افتد. درواقع این کتاب، روایتی از تاریخ بر هم کنش فلسفه و روانکاوی و رویارویی خیالی برخی از مهم ترین چهره های دهه نود میلادی، همچون فردریش نیچه، یوزف بروئر و زیگموند فروید است.
د ادامه به بررسی داستان و روایت این کتاب، معرفی نویسنده آن و خواندن بخشی از کتاب می پردازیم.
معرفی کتاب وقتی نیچه گریست
همانطور که گفتیم، داستان این کتاب، درباره روابط خیالی فردریش نیچه، یکی از بزرگترین فیلسوف های جهان و یوزف بروئر، بنیان گذار علم روان شناسی است. نیچه و بروئر در یک زمان زندگی می کردند اما هرگز همدیگر را ملاقات نکرده اند. اما اروین یالوم، این دو شخصیت برجسته را در کتاب خود کنار یکدیگر آورده است.
نیچه و بروئر نه تنها در این کتاب ملاقات می کنند؛ بلکه جلسات شدید ذهنی نیز بین آنها برگزار می شود. این جلسات توسط یوزف بروئر ترتیب داده می شود تا بتواند با «گفتگو درمانی» سردرد های میگرنی نیچه را درمان کند.
در ابتدا، بروئر اصلا نیچه جوان را نمی شناخت، اما توسط زنی با نام «لو سالومه» با وی آشنا می شود. سالومه برای ترس از خودکشی نیچه به روئر التماس می کند تا او را درمان کند. بروئر نیز موافقت می کند.
یکی از مشکلاتی که نیچه و بروئر درگیر آن هستند؛ این است که بروئر همواره در تلاش برای ملاقات نیچه است اما نیچه راضی نمی شود. او می داند که فردریش فرد باهوش و خوددار است و به راحتی نمی تواند وارد روح و روانش شود. ولی بالاخره در نهایت، نیچه راضی می شود تا فقط برای چک شدن علائم فیزیکی خود، پیش یوزق بروئر برود.
کتاب وقتی نیچه گریست؛ داستانی روان و مجذوب کننده دارد و خواننده را در هزارتوی اندیشه نیچه می برد. خود اروین یالوم، نویسنده این کتاب نیز، یک روانشناس است و در نگارش کتاب، از بسیاری از اطلاعات واقعی، مثل نامه ها و خاطرات نیچه را در داستان خود آورده است. او کتاب را در سال 1992 منتشر کرد که به عنوان یکی از بهترین کتاب های روانشناسی شناخته شد.
در سال 2007، فیلمی با نام وقتی نیچه گریست؛ با اقتباس از این کتاب ساخته شد. این فیلم توسط پینچاس پری کارگردانی و ساخته شد.
شناخت اروین د. یالوم
اروین دیوید یالوم، روانپزشک وجودگرا (اگزیستانسیالیست)، یکی از نویسندگان خوش نام در سبک روانشناسی است. ور در 13 ژوئن 1931 در واشینگتون دی سی آمریکا، به دنیا آمد. او در سال 1956 در دانشگاه بوستون مدرک پزشکی و در سال 1960 در دانشگاه نیویورک در رشته روانشناسی فارغ التحصیل شد. و پس از خدمت سربازی، در سال 1963، استاد دانشگاه استنفورد شد. او در همین دانشگاه، الگوی روانشناسی هستی گرا یا اگزیستانسیال را پایه گذاری کرد. او کتاب های داستانی و غیر داستانی بسیار زیبایی را نوشته است که همه آنها کتاب های روانشناختی هستند. اروین یالوم، جایزه انجمن روان پزشکی آمریکا را در سال 2002 دریافت کرد. 8 اثر محبوب و شناخته شده او عبارت اند از:
- من چگونه اروین یالوم شدم
- موهبت زمان
- مامان و معنای زندگی
- دروغگویی روی مبل
- خیره به خورشید
- آفریده های یک روز
- وقتی نیچه گریست
- درمان شوپنهاور
بخشی از کتاب وقتی نیچه گریست
نیچه که گلههای بروئر به وضوح درش بیاثر بود، مانند معلمی که به پسر بچهی عجولی پاسخ میدهد، گفت: «به موقع چگونه غلبه کردن را به شما خواهم آموخت. شما میخواهید پرواز کنید، ولی پرواز را نمیتوان با پرواز آغاز کرد، ابتدا باید چگونه راه رفتن را به شما بیاموزم و نخستین گام در راه رفتن، درک این نکته است، کسی که از خویش تبعیت نکند، دیگری بر او فرمان خواهد راند. سهلتر و بسیار سهلتر است که از دیگری اطاعت کنی تا خود، راهبر خویش باشی.» با گفتن این جملات، نیچه شانهی کوچکش را برداشت و مرتب کردن سبیلش پرداخت.
«اطاعت از دیگران، سادهتر از فرمانبرداری از خود است؟ پرفسور نیچه، چرا مرا شخصیتر مورد خطاب قرار نمیدهید؟ معنای سخنتان را میفهمم، ولی آیا با من صحبت میکنید، با این سخن چه کنم؟ مرا عفو کنید اگر این گونه زمینی صحبت میکنم. در حال حاضر، امیالم دنیوی است. من به دنبال چیزهای سادهام، این که در ساعت سه صبح، خوابی بدون کابوس داشته باشم و از فشاری که بر قفسهی سینم حس میکنم، تا حدی رهای یابم. در اینجاست که هراس من لانه کرده است.» و با انگشت به وسط جناغ سینه اشاره کرد.
ادامه داد: «در حال حاضر به گفت های شاعرانه و انتزاعی نیازی ندارم، بلکه نیازمند چیزی انسانی و بی واسطهام. احتیاج دارم شخصی و خصوصی با موضوع درگیر شوم: آیا میتوانید تجربهی مشابه خود را با من در میان بگذارید؟ آیا شما هم عشق یا وسواسی مانند من داشتهاید؟ چگونه آن را از سر گذرندهاید؟ آیا بر آن چیره شدید؟ چقدر طول کشید؟
نیچه در حالی که شانه را به کناری می نهاد و با سؤال بروئر را نادیده میگرفت، گفت: «موضوع دیگری هم هست که در نظر داشتم امروز با شما در میان بگذارم. به اندازهی کافی وقت داریم؟»
بروئر بر صندلی تکیه زد. روشن بود نیچه قصد دارد همچنان سؤالاتش را نادیده بگیرد. تصمیم گرفت صبور باشد. با ساعتش نگاهی انداخت و گفت پانزده دقیقهی دیگر وقت دارد. «هر روز از ساعت ده، به مدت سی تا چهل دقیقه نزد شما خواهم بود، البته در صورت بروز پیشنهادی اضطراری ناچار میشوم زودتر اینجا را ترک کنم.»
متاسفانه کتاب خیلی خوبی نیست از نظرم
بعضی از کتاب ها برای عموم مردم جذاب نیستند و فقط مخاطبان خاص خود رو جذب میکنند ، احتمالا این کتاب برای شما به این شکل بوده. ممنونم که نظرتون رو با ما به اشتراک گذاشتید.