-40%
کتاب حکایت شش کنیز و چند حکایت دیگر
- موضوع: کودک و نوجوان
- مولف: عبداللطیف طسوجی
- ناشر: سبز رایان گستر
- گردآورنده: زینب اسد زاده
- سال انتشار: 1396
- تعداد صفحه: 112
- نوع جلد: شومیز
شناسه محصول:
19-gg
دسته: کتاب داستان کودکانه
خرید کتاب حکایت شش کنیز و چند حکایت دیگر
(خرید کتاب حکایت شش کنیز و چند حکایت دیگر با اطمینان از سایت ما)
از جمله حکایت ها این است که مامون الرشید خلیفه،روزی از روزها در قصر خود نشسته بود
و بزرگان دولت و شعرا و ندیمان را حاضر آورده بود
و از جمله ندیمان محمد بصری بود.مامون روی به او کرده گفت:
یا محمد از تو می خواهم که برای من حدیثی گویی که هرگز آن را نشنیده باشم .
محمد گفت:ایهاالخلیفه در زمان گذشته در زمین یمن مردی بود خداوند مال.
وقتی از یمن به بغداد آمد شهر بغداد را خوش داشت.
آنگاه فرزندان و مال و عیال خود را به بغداد آورد و او شش تن از کنیزان در خانه داشت
یکی از آن ها سپید اندام ،دیگری گندم گون و یکی فربه و چهارمین لاغر و پنجمین زرد و ششمین سیاه،
ولی همه ایشان خوب رو و دانشمند و به صنعت غنا و نواختن خود آشنا بودند.
اتفاقا روزی آن مرد کنیزگان رادر پیش خود جمع آوری کرده طعام و شراب بخواست.بخوردند و بنوشیدند و نشاظ کردند.
پس از آن،آن مرد قدحی پر از می کرده در دست بگرفت و به کنیزک سپید اشارت کرد و کفت:ای ماه روی سخنی نغز بگو.
کنیز عود بگرفت و تارهای او را محکم کرد و او را چنان نواخت که مکان به رقص در آمد و با نغمه ای نشات انگیز این ابیات را بخواند:
بیا تا گل برافشانیم و می در ساغر اندازیم فلک را سقف ذیشکافیم و طرح نو دراندازیم
اگر غم لشکرانگیز که خون عاشقان ریزد من و ساقی به هم سازیم و بنیادش براندازیم
خواجه به نشاط اندر شد و قدح نوشید و قدح دیگر پر از می کرد.
در دست بگرفت و اشارت به کنیزک گندم گون کرده و به او گفت:
ای آتشین روی آواز خوش خود را به من شنوان.
وزن | 175 گرم |
---|---|
جلد |
شومیز |
اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “کتاب حکایت شش کنیز و چند حکایت دیگر” لغو پاسخ
پیشنهاد برای مطالعه
کتاب های مشابه و پرطرفدار
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.