کتاب جک و لوبیای سحرآمیز اثر لیسل شورتلیف

کتاب جک و لوبیای سحرآمیز (Jack and the Beanstalk) نوشته لیسل شورتلیف است. این کتاب ماجرای پسر جوانی به نام جک است که با مادرش در دهکده‌ای کوچک زندگی می‌کند. جک به دردسرساز بودن شهرت دارد و اغلب خود را در موقعیت‌های سخت قرار می‌دهد.

یک روز مادر جک او را می‌فرستد تا گاوشان را در بازار بفروشد. در عوض، جک گاو را با یک مشت لوبیای جادویی از یک پیرمرد مرموز معاوضه می کند. وقتی مادرش متوجه این موضوع شده، عصبانی می شود و لوبیاها را از پنجره به بیرون می‌اندازد. با این حال، صبح روز بعد، جک متوجه می شود که یک ساقه غول پیکر از لوبیا رشد کرده است و به آسمان رسیده است.

جک مشتاق و مصمم برای اثبات خود، از ساقه لوبیا بالا می‌رود و سرزمینی از غول‌ها، از جمله غولی به نام بلاندربور را کشف می‌کند. جک همچنین با دختری به نام گلدی آشنا می‌شود که در جستجوی یافتن غاز طلایی است که توسط غول شیطان دزدیده شده است.

جک و گلدی با هم سفری را آغاز می‌کنند تا غاز را پیدا کنند و آن را به صاحب واقعی‌اش برگردانند. در طول مسیر، آنها با چالش‌ها و موانع زیادی روبرو می‌شوند، از جمله یک چنگ جادویی و یک غول زنی که می‌خواهد آنها را برای شام بخورد.

همانطور که جک و گلدی به هدف خود نزدیک می‌شوند، درس‌های ارزشمندی در مورد دوستی، شجاعت و قدرت باور به دست می‌آورند. در نهایت، آنها باید تمام هوش و شجاعت خود را برای پیشی گرفتن از غول‌ها به کار گیرند.

کتاب جک و لوبیای سحرآمیز یک رمان نوجوان مشهور از افسانه‌ای کلاسیک است که مملو از ماجراجویی، طنز و اتفاقات غیرمنتظره است.