-40%
کتاب روزهای خاکستری
- موضوع: رمان
- نویسنده: هانیه حدادی اصل
- ناشر: شقایق
- سال انتشار: 1395
- تعداد صفحه: 558
- نوع جلد: گالینگور
خرید کتاب روزهای خاکستری اثرهانیه حدادی اصل
(خرید کتاب روزهای خاکستری اثرهانیه حدادی اصل با اطمینان از سایت ما)
در فصل اول کتاب می خوانیم:
خانه پر از هياهو بود.دود اسپند همه جا را پر كرده بود به حدي كه چشم چشم را نميديد. همه فاميل جمع بودند.همه شاد بودند و مي خنديدند حيات اب و جارو شده و بوي محبوب شب همه جا پيچيده شده بود، ريسه چراغ هاي رنگي باغ را زيبا تر ساخته بود . گوشه اي از باغ ديگ هاي بزرگي روي هيزم گذاشته بودند و اشپز هاي زيادي مشغول تهيه و تدارك شام بودند بچه ها گوشه ديگر جنب و جوش شيريني داشتند و بزرگترها هر كدام به كاري رسيدگي ميكردند. تمام اتاق ها پر از ممهمان بود خانم ها در طبقه پايين و اقايان در طبقه بالا بودند. همه خدا را شكر ميكردند و به سودابه تبريك ميگفتند كه اين بار نوزاد سالمي به دنيا اوردهاو كه بعد از ازدواجش چهار بچه مرده به دنيا اورده بود بالاخره صاحب دختر سالمي شده بود . سودابه عزيز دردانه و اخرين فرزند خان بابا يكي از مالكان بزرگ محلات شميران بود و همه خان بابا را بزرگ خود مي دانستندو او را به طور خاصي دوست ميداشتند و احترام خاصي برايش قائل ميشدند . هيچ كس به خود اجازه نميداد چه در حضور خان بابا و چه در غيابش پشت سر سودابه حتي او را با كلمه تو خطاب كند او در بين خواهران و برادرش ارج و قرب زيادي نزد خان بابا داشت. به سن جواني كه رسيد با وجود خواستگاران زيادي كه داشت به رسم فاميلي كه با دنيا امدن كودك دختري نامش را بر روي پسري از همان فاميل مي نهادند به همه خواستگاران جواب رد داد و به همسري پسرعموي خود در امد درست مثل خواهر بزرگش پروانه…
در پشت جلد کتاب آمده است:
از اولش شروع میکنم قصه اینجوری شروع شد که توی گهواره بودی و فارغ از همهجا، من بودم ولی متوجه نبودم شاید اگه اون موقع چیزی میفهمیدم جلوی خان بابا میایستادم و مقاومت میکردم اما نشد. زمان گذشت و گذشت تا ما شدیم به قول قدیمیها دو تا آدم عاقل و بالغ فهمیدیم چه کلاهی سرمون رفته… زندگی رو کرده بودیم میدون جنگ، میجنگیدیم تا شاید بالاخره یکیمون پیروز بشه اما من و تو شکست خورده بودیم و دشمن پیروز شد. برای فرار از ه دیگه اشخاص دیگه رو انتخاب کردیم و روزبه روز به اونا علاقهمندتر میشدیم اما این وسط باز هم شکست خورده بودیم، سعی کردیم درد سختش رو فراموش کنیم… گذر زمان خیلی چیزها رو یادم داد. یادم داد که میشه توی قفس هم آزاد بود. میشه این اسارت رو دوست داشت، یادم داد که میشه خیلی چیزها رو باور داشت و به زندگی جور دیگه نگاه کرد… .
خرید کتاب روزهای خاکستری اثرهانیه حدادی اصل
وزن | 688 گرم |
---|---|
موضوع |
رمان ایرانی |
نویسنده | |
ناشر | |
جلد |
گالینگور (سخت) |
سود خرید |
40% تخفیف |
اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “کتاب روزهای خاکستری” لغو پاسخ
پیشنهاد برای مطالعه
کتاب های مشابه و پرطرفدار
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.